English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (4632 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
launch a missile U موشک پرتاب کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
skyrocket U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocketed U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocketing U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrockets U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
Other Matches
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
rocketry U فن پرتاب موشک
rocket propulsion U فشار پرتاب موشک
rocket launchers U سکوی پرتاب موشک
launching site U سکوی پرتاب موشک
rocket launcher U سکوی پرتاب موشک
launching area U محل پرتاب موشک
launching pads U سکوی پرتاب موشک
launching pads U باند پرتاب موشک
launching pad U باند پرتاب موشک
launching pad U سکوی پرتاب موشک
launcher U وسیله پرتاب موشک
aeroballistics U فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
launching pads U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
flight readiness firing U ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
launching pad U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
ready missile U موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
zero length launching U نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
lift off U جهش اولیه موشک یا گلوله هنگام شروع پرتاب جدا شدن از سکو
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
sprint U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
missilery U موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilry U موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
subroc U موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
throw U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
launched U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launching U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launches U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launch U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
missile U موشک باران کردن
missiles U موشک باران کردن
aborting U سقوط کردن موشک یا هواپیما
abort U سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborts U سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborted U سقوط کردن موشک یا هواپیما
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
shoots U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoot U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
ejection U خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
jettisons U پرتاب کردن
let fly U پرتاب کردن
project U پرتاب کردن
pelts U پرتاب کردن
foin U پرتاب کردن
pelted U پرتاب کردن
jettison U پرتاب کردن
shoot U پرتاب کردن
pitches U پرتاب کردن
shoots U پرتاب کردن
jettisoning U پرتاب کردن
pelt U پرتاب کردن
jaculate U پرتاب کردن
projected U پرتاب کردن
jettisoned U پرتاب کردن
thrusting U پرتاب کردن
thrusts U پرتاب کردن
thrust U پرتاب کردن
pitch U پرتاب کردن
unsling U پرتاب کردن
projects U پرتاب کردن
skeet U پرتاب کردن
unsling U از فلاخن پرتاب کردن
shoot U پرتاب کردن گلوله
lobbed U باهستگی پرتاب کردن
slings U زنجیردار پرتاب کردن
slinging U زنجیردار پرتاب کردن
sling U زنجیردار پرتاب کردن
lob U باهستگی پرتاب کردن
to fire a torpedo U اژدری پرتاب کردن
projectable U قابل پرتاب کردن
shoots U پرتاب کردن گلوله
lobs U باهستگی پرتاب کردن
spits U اب دهان پرتاب کردن
lobbing U باهستگی پرتاب کردن
to launch a torpedo U اژدری پرتاب کردن
triggered U پرتاب کردن فشنگ
jettison U پرتاب کردن به بیرون
castaway U پرتاب کردن وزنه
spit U اب دهان پرتاب کردن
jets U بخارج پرتاب کردن
jet U بخارج پرتاب کردن
jettisoned U پرتاب کردن به بیرون
jettisons U پرتاب کردن به بیرون
castaways U پرتاب کردن وزنه
jettisoning U پرتاب کردن به بیرون
trigger U پرتاب کردن فشنگ
jetted U بخارج پرتاب کردن
triggers U پرتاب کردن فشنگ
jetting U بخارج پرتاب کردن
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
rearming U تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
upthrust U بطرف بالا پرتاب کردن
pash U بازور پرتاب کردن کوبیدن
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
shoved U با زور پیش بردن پرتاب کردن
shoving U با زور پیش بردن پرتاب کردن
slogs U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogging U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogged U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slog U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
shove U با زور پیش بردن پرتاب کردن
shoves U با زور پیش بردن پرتاب کردن
squish U صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
pitches U توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
send down U پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
pitch U توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
pitch U پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
pitches U پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
hurl U پرتاب کردن پرت کردن
hurls U پرتاب کردن پرت کردن
hurled U پرتاب کردن پرت کردن
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
run-up [start-up] U نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
rocket U موشک
rocketed U موشک
missiles U موشک
rocketing U موشک
ballistic missiles U موشک
missile U موشک
antimissile missile U موشک ضد موشک
ballistic missile U موشک
rockets U موشک
hawks U موشک هاوک
adm 0 U موشک کویل
cruise missile U موشک کروز
tactical missile U موشک جنگی
rocket engine U موتور موشک
corporal U موشک کورپورال
rocket control U کنترل موشک
corporals U موشک کورپورال
air a U موشک جنی
hercules U موشک هرکولس
tactical missile U موشک رزمی
lacrosse U موشک لاکروس
archer U موشک صوتی
aerodynamic missile U موشک ایرودینامیکی
hawked U موشک هاوک
styx U موشک استایکس
archers U موشک صوتی
dizgig U موشک یکجورفرفره
projectile U مرمی موشک
redeye U موشک ردای
hawk U موشک هاوک
free flight U موشک ازاد
flares U موشک منور
flare U موشک منور
torpedoing U موشک ضد زیردریایی
torpedoes U موشک ضد زیردریایی
missile man U موشک انداز
sky rocket U موشک هوایی
atom rocket U موشک اتمی
torpedoed U موشک ضد زیردریایی
tows U کشیدن موشک تو
tow U کشیدن موشک تو
free rocket U موشک ازاد
rocket launcher U موشک انداز
rocket launchers U موشک انداز
missile launcher U موشک انداز
bomarc U موشک بومارک
boosted rocket U موشک ازاد
ballistic missile U موشک بالیستیکی
ballistic missiles U موشک بالیستیکی
cruise missiles U موشک کروز
torpedo U موشک ضد زیردریایی
missiles U گلوله موشک
skyrocketed U موشک هوایی
ram U موشک رام
skyrocketing U موشک هوایی
skyrockets U موشک هوایی
rammed U موشک رام
rams U موشک رام
skyrocket U موشک هوایی
rocket fuel U سوخت موشک
missile U گلوله موشک
tinfish U موشک ضد زیردریایی
rocket sonde U موشک هواشناسی
ogive U پرتابه یا موشک
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
sustainer U خرج تکمیلی موشک
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com